علیرضا نیاکان – نشست «جهان کوچههای مِدَقّ»با حضور استاد «محمدرضا مرعشیپور» و دکتر «هادی وحید» در سالن خیام خانه اندیشمندان علوم انسانی باحضور جمعی از دانشجویان و پژوهشگران واصحاب رسانه و…برگزار شد.
این نشست با نگاه علوم انسانی به فیلم «کافه ستاره» که از رمان «کوچۀ مدق» نجیب محفوظ اقتباس شده است، به مسائل ادبی-هنری پرداخت.
در ابتدا، دبیر نشست «محمدحسین خوانینزاده» به اهمیت بررسی فیلم «کافه ستاره» (به کارگردانی سامان مقدم و نویسنگی پیمان معادی) اشاره کرد و زمینۀ فکری رمان «زقاق المدقّ» نجیب محفوظ را تبیین کرد. در ادامه به معرفی برخی از آثار استاد مرعشیپور پرداخت.
«محمدرضا مرعشیپور» سخن خود را با ترسیم فضای فرهنگی، سیاسی و جغرافیایی رمان «کوچۀ مدق» آغاز کرد و از تأثیر جنگها بر شخصیتهای رمان سخن گفت. از نظر «مرعشیپور»، فیلم «کافه ستاره» به جزئیات دنیای رمان «نجیب محظوظ» وفادار نبوده است و «کافه ستاره» بیش از آنکه از رمان اقتباس گرفته باشد، وامدار جهان مستقل نویسندۀ فیلم است. «مرعشیپور»، مسئلۀ رمان را «سنت و مدرنیته» ندانست و شخصیت «حمیده» در رمان نجیب محفوظ، به نوعی در فیلم به سه شخصیت «فریبا» (افسانه بایگان)، «سالومه» (هانیه توسلی) و «ملوک» (رؤیا تیموریان)، سرایت کرده است و در آنان تقسیم شده است.
«هادی وحید» از جهان فیلم گفت و فیلم «کوچۀ میداک» (به کارگردانی «خورگه فونس») را نزدیکتر به رمان دانست. «وحید» از آرزوهای دراماتیک و از دسترفتۀ شخصیتهای فیلم سخن به میان آورد و پناه بردن جهانسوم به قضا و قدر و تلاش نکردن در رسیدن به مقاصدشان را، عامل توقف آنان شمرد. از نظر «وحید» آدمهایی میتوانند کنار یکدیگر زندگی عاشقانهای را شروع کنند و به مقصد رسانند که، آرزوهایی داشته باشند و آنها در جایی با یکدیگر تلاقی کنند. جوامعی که حاکمان و مردمانش جاهطبیها و آرزوهای متضاد و هضمناشدنی متقابل داشته باشد، رَهْ به جایی نمیبرند و فاصله میانشان بیش از پیش خواهد شد.
در پایان نشست، برخی از حاضران سوالات و نظرات خود را مطرح نموده و پاسخ های لازم به آنها ارائه گردید